۱۳۸۷ بهمن ۳۰, چهارشنبه

nnn

دوستی داشتم که می گفت تاریخ اعتبار عشق در ازدواج معمولا 4 سال است .من آن وقت ها ازدواج نکرده بودم و بدجوری عاشق بودم. سعی کرده بودم بهش ثابت کنم که اشتباه می کند.آخرش هم قبول کرد که شاید چند استثنا وجود داشته باشد اما از ادعایش کوتاه نیامد.من هم خیالم راحت شد که جزو استثنا ها هستم. حالا 3 سال از ازدواجم می گذرد و می بینم که انگار راست می گفت. آدمی که می خواهد مستقل باشد اصلا لزومی ندارد ازدواج کند این دوتا قضیه متضاد همند اما شاید من هم مثل بیشتر دخترها در ایران برای اینکه از دست بکن نکن های پدر و مادرم فرار کنم و در ضمن دوست پسرم را هم خیلی دوست داشتم ازدواج کردم. اما ازدواج یک عالمه پیامد دیگر دارد که آن موقع به نظرم مهم نمی آمد. شاید هم چاره دیگری نداشتم. مگر میتوانستم برگردم به همه بگویم من و دوست پسرم می خواهیم با هم همخانه شویم؟ تازه تکلیفمان با نیروی عزیز و محترم انتظامی چه میشد؟

۱۳۸۷ بهمن ۱۹, شنبه

گیر کزده ام بین همه باید ها و نبایدها و اعتقادات قدیم وجدید و...